تک بیتی های افشین یداللهی~ 30 شعر کوتاه عاشقانه تک بیتی از این شاعر

در این بخش مجموعه اشعار افشین یداللهی شاعر فقید ایرانی را گردآوری کرده ایم. در ادامه تک بیتی های افشین یداللهی را با کلامی عاشقانه از اردبیل والیبال بخوانید.
مجموعه تک بیتی های افشین یداللهی
خستم از هرچی رسیدن اگه پشتش سفری نیستبرکه ی امن و نمی خوام وقتی موج خطری نیست
می خواهی من را به بیخبری از خودت عادت بدهی؟من به بی خبری از تو عادت نمی کنم
از تو بعید نیست میان دو خنده اتتاریخ گنگی از خفقان، عاشقت شود
پروانه پشت پیله اش حس کرد راهی هست و رفتشاید به راه بسته هم باید امیدی بست و رفت
کاش غیر از من و تو هیچ کس با خبر از ما نشودنوبت بازی ما باشد و دیگر هرگز، نوبت بازی دنیا نشود
عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبه ساز لحظه های حوا، هوا میمونه و بس
گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشستوقتی که قلب خون شده بشکست می رود
یه گوشه تو قلب هر آدمی نوشتهبا عشق میشه پنبه کرد هر چی که غصه رشته
ترسیده بودم از عشق، عاشق تر از همیشههر چی محال می شد، با عشق داره میشه
امشب کنار غزل های من بخوابشاید جهان تو آرام تر شود
بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسنداما مسیر جاده به بن بست می رود
خدا ما رو برای هم نمی خواستفقط می خواست همو فهمیده باشیم
چشم تو باده ترین جام حلالیست که هستدر مقامی که همان حال محالیست که هست
آرام بگیر امشب، ما هر دو پر از دردیمدر آتش و یخبندان، داغیم ولی سردیم
هرگز نمی شود که تو را دید و بعد از آنجایی نفس کشید به جز در هوای تو
عشق تعبیر قشنگی ست برایم از توورنه کمتر سخنی بود که معنای تو داشت
باتو آسان میشه از دست سیاییها گریخترو ز سوی روزن شب های بی فردا گریخت
به نام همه عاشقانت قسمکه در راه تو مرگ هم زندگی ست
تو با من بودی و من بی تو افسوستو خورشیدی و من دنبال فانوس
ویرانی من فرصت آباد شدن بودمدیون همین عشق ستمکار تو هستم
برای تو کمی از یاد بردنم سخت استخیال کن که به جای منی، چه می کردی
از عشق تو برباد رفت آن آبروی مختصرمن روح بارانم ببین، چون عشق تقدیر من است
یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستماز صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم
عشق عجیب تر از آن است که در یک زن خلاصه شودو زن غریب تر از آن که در یک عشق شناخته شود