متن و جملات

متن چای نوشیدن با اشعار عاشقانه و جملات احساسی چای در کنار یار

در این مطلب متن چای نوشیدن عاشقانه به همراه اشعار زیبای عاشقانه و جملات احساسی میل کردن چای در کنار عشق و یار را تهیه کرده ایم.

فهرست موضوعات این مطلب

جملات احساسی و متن چای نوشیدنشعر چای نوشیدنمتن درباره چای عاشقانهجملات احساسی چای عاشقانه کنار یارجملات احساسی چای کنار عشقجملات احسای چای داغمتن احساسی چای داغجملات احساسی و متن چای نوشیدن

چای نوعی نشاط بخشی معنویاکسیر روشنیو آسایش خاطر استهیچ لذتی از آن ساده ترو هیچ تجملی از آن ارزان تر نیست.

چای ام سرد می شود در کنار کسی که دوستش دارم؛ ولی هیچکس نمی داندکه این داغ ترین چای دنیاست!

عصر زمستانتو چای می نوشی و منقند در دلمآب می شود

هر صبح،خیال تو را ….با چای سر می کشم….این یک چای خیال پهلوست!!!!

یک فنجان چای یک فنجان آرامش است.

و منی که بی صبرانه منتظر هوای خنک و روزای کوتاه پاییزمچای داغ و قهوهقدم زدن روی برگ های زرد و نارنجیبوی بارون و خاک نم خورده

شعر چای نوشیدن

عصرها وقتی برایت چای را دم می کنمبیشتر پیوند خود را با تو محکم می کنمچای خوردن های ما یک اتفاق ساده نیستبا تو گرم گفتگو هستم، صفا هم می کنمتا فضای خانه را پر می کنم از عطر چایخستگی را، خستگی را از تنت کم می کنماستکان های من و تو عاشق یکدیگرندعشق را پررنگ در ذهنم مجسم می کنممن بلای خانه ات هستم ولی با این وجودبهترین ها را برای تو فراهم می کنمگفته بودی خانه ام هرگز نباشد بی بلاراست گفتی خانه را دارم منظم می کنم

و رسالت من این خواهد بودتا دو استکان چای داغ رااز میان دویست جنگ خونینبه سلامت بگذرانمتا در شبی بارانیآن ها رابا خدای خویشچشم در چشم هم نوش کنیم

حسین پناهی

گاهیتنها دو نفر می‌ توانندتمام دنیا را پشت میز کافه‌ ایمثل یک حبه قند در فنجانی چایبه هم بزنند.

حس خوشحالی …در لحظه های کوتاه زندگی موج میزندخوشحالم از اینکه کنارم نشسته ایخوشحالم از اینکه چای را در کنار هم می نوشیمخوشحالم که هم صحبت هستیمخوشحالم از اینکهچشم هامان در یک افق خورشید را می بیندخوشحالم از اینکه …در یک پیاده رو مسیر را باهم قدم می زنیمخوشحالم از اینکه …هنوز لبخند روی لبانمان جان می گیردزندگی پر از حس هایی ست که بی تفاوت از کنارشان رد می شویم

رعنا ابراهیمی فرد

متن درباره چای عاشقانه

و چای،دغدغه‌ عاشقانه‌ خوبی ستبرای با تو نشستن،بهانه‌ خوبی ست…

چه زیبا می شود با دل قرارم؛لبِ دریا و چای دبش و یارم!چه احساسِ خوشی دارم کنون من!تمامم را به یارم می سِپارم!شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس.

من مثل چای تلخ و تو شیرین شبیه قندما را خدا به نیت پیوند آفرید

مهم نیست که عاشق می شوید یا شکست عشقی می خوریدشما همیشه چای بنوشید.

جملات احساسی چای عاشقانه کنار یار

زندگی جاریست، برخیزپنجره را رو به روئیدن احساسو شکفتن عشق باز کنفصل تبسم گل، فصل وزیدن نسیم عاشقی نزدیک استببین چگونه خاطرت عطر افشانی می کند مشامم رابیا برایت سیب ممنوعه ی حوا را بچینمحتی اگر از هر دو جهان رانده شومبا ترنم دلنواز بلبلان و رقص زیبای شاخه ها،برایت شعر دوست داشتن را دکلمه کنمرویای زیباییست با تو به انتظار فصل روییدن ،و شوق شبنم های نشسته بر گونه ام چون الماسبه انتظارت تا با بهار از راه برسی وکنار چشمه ی جوشان عشقم غزل سرایی کنیمبرایت چای دم کرده امو چشم به راهتکدامین قاصدک خبر آمدنت را می آوردتا برایت بگویم، آرامش جانمتو بهترین تعبیر عشقی در جهان.

✍️ عاطفه رحیمیان

محتاجممحتاج یک فنجان چایکه پهلویش تو باشی ….

من میتوانم در چشمانت خیره شومو بدون به زبان اوردن کلمه ای بگویم که دوستت دارممن میتوانم از فرسنگ ها فاصله تو را در آغوش کشمدستانت را بگیرم و تورا به یک عصرانه در پاییزی ترین روز های ابان دعوت کنمو تو میتوانی از دورترین نقطه این جهان بدون خارج شدن از خانه اتدر یک کافهِ قدیمی در انتهای خیابانی خلوت به ملاقاتم بیاییبرایم چایی بریزیو با گرمای دستانت سرمای این پاییز زود رس را از من دور کنیما میتوانیم مدت ها به هم خیره شویم و بدون کلمه ای به زبان اوردنساعت ها گپ بزنیمدر مورد چشمانت ,زیباییت, و اسمانی که مارا به پرواز میخواندانها که ما را می بیننمی پندارن که دیوانه ایماما به راستی من تورا میبینم , تو مرا میشنویو این برای یک عمر مبتلا شدن بس است .

مطمئنا یک زن زیبا هرگززیباتر از زمانی که چای را با عشق درست می کند به نظر نمی رسد.

سرد شده‌ ایدرست مثل این چای..اما نمی‌ دانم چرااز دهان نمی‌ افتی!

جملات احساسی چای کنار عشق

طعم تند می شیرازمرا مست نکرد!چای خوش عطر گل افشان تودلچسب تر است…

بیا چای بخوریمو در مورد زیبایی های عشق صحبت کنیم.

یک روز بارانییک لیوان چایو دستان گرم توآخ که چه روزی میشود آن روز……!

چایی قشنگ قابلیت یه پارتنر خوب شدن رو دارههم زود آماده میشههم خرج آنچنانی نمیخوادهم همنشین خوبیه و خستگیتو رفع میکنهمهمتر از همه اینکه حرف نمیزنه…

شعر و احساسات عاشقانهاز یک فنجان چای لبریز است.

پاییز فصلِ قشنگِ آشنایی هاستیک روز وعده ی دیدار می دهی با من!؟در کافه ی دنجی پس از پرسه در بارانیک استکان چای داغ می زنی با من!؟

کامروا ابراهیمی

آفتابِ ضعیفِ پاییز وچایِ گرم،اندیشه روزهای بهترتنهاییِ این سطر ها را به هزارانِ بودنِ پوشالی نمی فروشم…

و چایدغدغه ی عاشقانه ی خوبی ستبرای با تـو نشستنبهانه ی خوبی ست

جملات احسای چای داغ

صبحتکه تکه های آفتاب استکه به در و دیوار شهرنقاشی شده ..نور است که تقلا می کنداز شکاف پنجره میهمانسفرهصبحانه ات باشد ..و دست مهربانی که برایتچای می ریزد ..دریاب ..صبحهمین لحظهٔ شیرینکردن چای است …

غلامرضا صمدی

گاهیتنها دو نفر می‌ توانندتمام دنیا را پشت میز کافه‌ ایمثل یک حبه قند در فنجانی چایبه هم بزنند…

لیلا کردبچه

چایت را بنوش

نگران فردایت نباش

از گندمزار من و تو

مشتی کاه میماند برای بادها…

به قدر خوردن یک چای تلخ با من باشکه تلخ با تو عزیزم هنوز شیرین است

متن احساسی چای داغ

گل بوسه های سرخ رنگ فصل پاییزمبر گردن لخت خیابان گردن آویزم

لشگر کشیده باد پاییزی کنار برگدلداده ی تاراج این فصل دل انگیزم

ساعت عقب رفت وزمان در ذهن من گم شدیک دختر کوچک کنار آب کاریزم

پر شد هوای خاطرم از عطر خرمالوگس کرده لب هایم ولی از قند لبریزم

دستان خود را گرم کن با داغی فنجانوقتی برایت در خیالم چای می ریزم

تب کرده چون رخسارِ آتش گونه های منگل بوسه های سرخ رنگ فصل پاییزم

خسته‌ تر از آنمکه لیوانی چایآرامم کندآغوش گرم ترا می‌ خواهمدر جنگلی ناشناسوقتی که آسماناز لا‌ به‌ لای شاخه‌ هاسرک می‌ کشد

ای خجالتی من: اگر بگویمت بوی پیراهنت یگانه لنگر آرامش من استبیشتر می مانی؟!

بنشین چای آورده ام،بنشین، تازه دم است…

ارس آرامی

با فنجانی چای هم می توان مست شد!اگر اویی که باید باشد، باشد

همیشه که نمی شود یک توئی باشدمن چایی بریزمهمیشه که نمی شود یک توئی باشدسفره ای از عشق بچینمهمیشه که نمی شود یک توئی باشدمن شمع روشن کنمگاهی بی تو …روزم خوب استگاهی بی تو …تمام چایی های عالم به تنم می چسبدگاهی خیالت …بیشتر از بودنت در فکرم می چرخدگاهی بی تو …عاشقانه ترین دو نفره ی روی زمین ام

رعنا ابراهیمی فرد (رعناابرا)

من با تو چقدر ساده رفتم بر بادتو نام مرا چه زود بردی از یادمن حبه‌ی قند کوچکی بودم کهاز دست تو در پیاله‌ی چای افتاد

عصرها برایت چای دم می کنم،،،تو اما ،،، نیستی!هر بار چای ی از دهن می افتد؛مانند دوستت دارم هایت!

سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

عصر پاییزتو چای می نوشیو من قند در دلم آب می شود

رویِ خوش زندگی همین است..

همین که کسی باشد، صبح را به خیر کند،

شب را آرام پایِ فنجانِ چایت باشد

و ظرف هایِ رویِ میز را زوج کند

واقعاً چقدر زیبا می شود،

وقتی به جایِ تشکر می گویی: -دوستت دارم-

اگر سرد هستید، چای شما را گرم می کنداگر خیلی گرم شوید، باعث خنک شدن شما می شوداگر افسرده باشید، باعث شوق شما می شوداگر هیجان زده باشید، باعث آرامش شما خواهد شد.

دلم می گیردوقتی تنهایی زودتر از منرو به رویت نشستهو با تو چای می نوشد

وقتی کار سخت می شودافراد سخت به چای روی می برند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا